بسمه تعالی 

چند روز پیش از طرف یکی دوستان دعوت شدم که برویم دفتر کار یکی از آشنایان که من نمی شناختم .  گفت می خواهند با هم یک کسب و کار جدید شروع کنند و تصمیم گیری برای او سخت است و اینکه من هم در جلسه باشم و نظرم را بعدا اعلام کنم . از دوستم پرسیدم که در بحث ها شرکت کنم یا فقط گوش بدهم ؛ گفت که بهتر است خیلی دخالت نکنم و فقط گوش بدهم اما اگر لازم بود سوالاتت را بپرس اما طوری که متوجه نشوند برای چه م.ض.عی آمدی و من هم فقط تو را به عنوان یک دوست به همه معرفی می کنم و می گویم که مثلا با هم بعد جلسه باید جایی برویم.

خلاصه رفتیم، بعد از معرفی ها و تعارفات معمول شروع به صحبت کردند . قرار بود به قول خودشون "با هم بزنن تو کار تولید میوه خشک و بترن ! "

دوستی که رفته بودیم دفتر او چند عدد کاغذ روی میز گذاشت و شروع کرد از روی آنها حرف زدن؛ مبلغ دستگاهها، هزینه سالن و کارمند و مواداولیه و خلاصه یک صفحه از هزینه هایی که باید انجام بدهند و کارهایی که باید بکنند ، بعد هم رفت سراغ یک کاغذ دیگر و از مقدار تولید و فروش و سودی که قرار بود به آنها برسد گفت. 

حرفها خیلی به نظر درست و کامل و جذاب می آمد و مخصوصا که خیلی با آب و تاب و حرارت هم حرف می زد. 

یک نگاهی به دوستم انداختم دیدم قشنگ مجذوب حرفا شده و از مقدار پولی که الان برای شروع نیاز است می پرسد و از اینکه کی می توانند شروع کنند . خیلی آرام به دوستم اشاره کردم که من می توانم وارد بحث بشوم ؟ دوستم هم با زیرکی با یک سوال فرعی من را وارد بحث کرد.

از طرف پرسیدم این اطلاعات را از میزان فروش و قیمت فروش از کجا آورده است؟ گفت همین دیروز از قنادی سر کوچه قیمت گرفته ! 

ازش پرسیدم می دونی مثلا برای هر کیلو موز خشک باید چند کیلو موز تازه بخرید ؟ یا اینکه ماندگاری هر میوه چقدر است؟ چه شهر هایی چه میوه هایی دارد و باید از کجا خرید کرد ؟ یا مثلا چه شهرهایی چه میوه خشکی می خواهند، چه زمانی می خواهند، چقدر مصرف دارند، در چه اندازه ای باید بسته بندی بشود ؟ تولید بالا و هر روز شما را چه کسی می خرد و اگر بخرند چند می خرند ؟ رقیب های شما چه کسانی هستند و چه کارهایی کرده اند و .

بعد از چند سوال طرف که خود هم انگار برای اولین بار بود داشت به این چیزها فکر می کرد با کمی شک و تردید گفت شما میوه خشک تولید می کنید  ! گفتم نه من فقط چند سوال برایم پیش آمد ، دوست من که تازه ابعاد موضوع داشت برایش شفاف می شد ؛ رودر بایستی را کنار گذاشت و به دوستش گفت که من را برای مشاوره آورده.

از آن به بعد من برایشان توضیح دادم که باید قبل از شروع هر کار با متخصصین آن رشته و متخصص کسب و کار مشاوره کنید و  یک طرح کسب و کار داشته باشید که در آن همه نکات مهم را دیده باشد مثل رقبا، اندازه بازار، امکانات، هزینه ها، مشتریان هدف، برنامه بازاریابی و خلاصه چندین و چند مورد دیگر و بعد تصمیم بگیرید و قبل از هر اقدامی آن کار را امکان سنجی کرده باشید. 

موضوع اصلی که من را واداشت این تجربه را به اشتراک بگذارم این بود که خیلی وقت ها ما برای شروع یک کار و  فعالیتهای اقتصادی ، تصمیم گیری هایی بر مبنای امید داریم ، یعنی چند نفر که تخصص خاصی در آن زمینه هم نداریم دور هم جمع می شویم و تصمیماتی می گیریم که هیچ بنیاد تحقیقی ندارد و فقط طبق مشاهدات و گفتگو های روزمره و در تاکسی و مترو شکل گرفته و در آخر امید داریم که درست هم از آب دربیاید.

در صورتی که تصمیم گیری برای فعالیتهای اقتصادی باید بر مبنای اطلاعات دقیق از آن کسب و کار و تحلیل درست مدیریتی شکل بگیرد و با همه این برنامه ریزی ها و پیش بینی ها تازه اول کار است و در اجرا قطعا با مشکلات فراوانی روبه رو می شویم که باید یکی یکی همه آنها را از سر راه برداریم. 

با تشکر 

محمد توفیقی 

2 /10 /99

 

 

 

 

 

 

 

 

چک لیست را جدی بگیرید

جریان اطلاعات قلب هر مذاکره

نه تشویق کنید و نه تنبیه

  ,هم ,کار ,تصمیم ,میوه ,فقط ,    ,و کار ,کسب و ,که باید ,تصمیم گیری

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی 5040/پک ضد ریزش مو فایروال سخت افزاری simin.m اولین کانون هواداران دورتموند درجنوب شرق ایران کافی نت و مرکزکپی صحافی آسمان طب فرانگر اجماع طب سنتی و طب جدید فروشگاه اینترنتی روانشناسی دین خلاصه کتاب روش تحقیق درعلوم انسانی حافظ نیا در قالب pdf بنگاه معاملات ملکی و آژانس مسکن